برای زندگی شادتر …

1. آن‌چه دیگران در مورد ما فکر می‌کنند

شاید دیوانه به نظر برسید، اما اصلا مهم نیست کاری که باید انجام دهید را انجام دهید و به حرف مردم هیچ اهمیتی ندهید. باید اهمیت ندادن به حرف مردم را تمرین کنید. این زندگی شماست و انتخاب‌ها و تصمیمات شما به خودتان مربوط است. خیلی‌ها از قضاوت کردن و اظهار نظرهای بیهوده لذت می‌برند، شما چرا به این موضوع اهمیت می‌دهید؟ شما خودتان می‌دانید در کجای این دنیا هستید؛ اگر بقیه فکر می‌کنند افکار و حرف‌هایشان تعریف هویت شماست، اجازه دهید به حال خودشان بمانند. اگر خیلی به آن‌چه دیگران فکر می‌کنند و می‌گویند اهمیت دهید باید برای آن‌ها زندگی کنید نه برای خودتان.پس هر طور می‌خواهید باشید، هر چه دوست دارید بپوشید و هر جور دلتان می‌خواهد رفتار کنید.

2. تمرکز روی اشتباهات گذشته

همه ممکن است مرتکب اشتباه شوند. زندگی بدون اشتباه که زندگی نیست، پس خیلی به خودتان سخت نگیرید و دست از سرزنش خود بکشید. قبول کنید اشتباه کردن ‌بخشی از طبیعت انسان است. خود را از فرصت‌های دوباره محروم نکنید. یاد بگیرید خودتان را ببخشید.

3. ترس از شکست

شکست نباید باعث ترس و دلهره‌تان شود. نوع برخورد با شکست به تفکرتان وابسته است. اگر شکست را علامت کامل نبودن بدانید، همیشه احساس بدبختی خواهید کرد. معنای واقعی شکست دست برداشتن از تلاش است. اگر دست از تلاش برنداشتید پس شکست نخورده‌اید. شکست را ابزاری برای یادگیری بدانید؛ یک فرایند آزمون و خطا. شکست دوست شماست، تا خودتان اجازه ندهید مشکل‌ساز نخواهد بود.

4. نداشته‌ها در زندگی

انسان به‌طور طبیعی کمبود را نقص می‌داند، اما چنین باوری نسبت به فراوانی ندارد؛ این مانعی برای بی‌خیالی و ساده‌گیری است. ما با تمرکز بر نداشته‌هایمان، احساس کمبود می‌کنیم. اما این تفکر چه فایده‌ای برایمان دارد؟ بهتر است به نکات مثبت داشته‌هایتان و نکات منفی نداشته‌هایتان فکر کنید.چرا فکر کردن به نداشته‌ها باعث ناراحتی‌تان می‌شود؟ چنین تفکری هیچ کمکی به بهره وری و کارایی شما نخواهد کرد. لیستی از تمام چیزهایی که در زندگی برایتان ارزشمند است تهیه کنید. همیشه برخی‌ها بیشتر از شما دارند و برخی‌ها کمتر. پس به آن چه دارید راضی باشید.

5. شایدها و احتمالات

اغلب با فکر و خیال در مورد آینده خود را اذیت می‌کنیم. هیچ کسی از آینده خبر ندارد. پس نباید خودتان را با نگرانی درباره‌ی چیزهایی که رخ دادنشان معلوم نیست، ناراحت کنید. به خودتان بگویید این نگرانی و اضطراب، تنها انرژی‌تان را از بین می‌برد و شما را از مسیر منحرف خواهد کرد. اتفاقات و مخاطرات احتمالی را در نظر بگیرید؛ اگر اکنون می‌توانید اقدامی برای مقابله با آن‌ها انجام دهید، حتما این کار را بکنید، وگرنه لازم نیست ذهن‌تان را درگیر کنید.

6. انتظار برای رخدادها

اگر به این باور برسید که شادی‌تان در زندگی در گرو برخی رخدادهاست، انتظار برای آن رخداد، شادی را از شما می‌گیرد. لحظات زندگی را هدر ندهید و قدردان آن باشید و کمتر به چیزهایی که در آینده باعث شادی‌تان می‌شود، فکر کنید. تصمیم بگیرید که همین حالا شاد زندگی کنید. همیشه مقصد باعث خوشحالی نیست، بلکه مسیر آن مهم است.

7. افسوس‌های زندگی

افسوس‌ها‌ بخشی از زندگی ما هستند. کسی نمی‌تواند گذشته را تغییر دهد، اما می‌توانید از تجربیات گذشته استفاده کنید و از آن درس بگیرید. اگر از تجربیات گذشته استفاده کردید، دیگر اشتباهات‌تان را تکرار نخواهید کرد و در مسیر جدیدی قدم می‌گذارید. باید بپذیرید آنچه در گذشته از دست داده‌اید، هزینه‌ای است که برای آزمون و خطا و تجربه کردن پرداخته‌اید.

8. ترس از طرد شدن

گاهی آن‌قدر از پذیرفته نشدن و طرد شدن می‌ترسیم که هیچ تلاشی برای بیرون آمدن ازمنطقه‌ی امن خود نمی‌کنیم. اما کمی شجاع باشید و از ناراحت شدن نترسید. هرچقدر از ترس‌هایتان فرار کنید، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند. شما باید توانایی ابراز احساسات خود را داشته باشید و با پیامدهای آن کنار بیایید. با این کار بر ترس از طرد شدن غلبه می‌کنید و بی‌پرواتر می‌شوید. حتی اگر به نتیجه‌ی دلخواه‌تان نرسید، باز هم می‌بینید اوضاع آن‌قدر بد که تصور می‌کردید هم نیست و می‌توانید با آن کنار بیایید. پس جسور باشید و زندگی را یک ماجراجویی هیجان‌انگیز بدانید.

9. فشارهای جامعه

خود را همان‌طور که هستید بپذیرید و دوست داشته باشید، اصلا نیاز نیست خودتان را به دیگران اثبات کنید. گاهی ممکن است تحت تاثیر افراد سرشناس و دوست‌داشتنی قرار بگیرید. مطمئن باشید این افراد هم نقایصی دارند و به اشتباه فکر می‌کنیم همه باید کامل و بی‌نقص باشند. همه‌ی ما از تماشای تصویر آدم‌های زیبا و بی‌نقص خوش‌مان می‌آید، اما فراموش نکنید بیشتر این تصویرها روتوش شده‌ است و طبیعی نیست. به خودتان با همه‌ی بدی‌ها و عیب‌هایتان عشق بورزید. پس خودتان را همان‌طور که هستید بپذیرید.

10. به اندازه‌ی کافی خوب بودن

گاهی به سادگی باور می‌کنیم که به قدر کافی شایسته و خوب نیستیم. ما در دنیایی رقابتی زندگی می‌کنیم. باید به دنبال پیشرفت و ترقی باشیم. اما اگر مدام خودمان را سرزنش کنیم که به اندازه‌ی کافی خوب نیستیم، به هیچ جایی نخواهیم رسید. این طرز تفکر کمکی به ما نمی‌کند. از نظر شما چه معیاری برای خوب بودن وجود دارد؟ کافی است از خودتان، جایگاهی که در آن قرار دارید و پیشرفت‌هایتان راضی و خشنود باشید؛ همین مهم است.

ما نگرانی‌ها و دغدغه‌های ذهنی زیادی داریم که باعث می‌شود از زندگی لذت نبریم و با اضطراب و نگرانی زندگی کنیم. پیشنهاد می‌کنیم این 10 مورد را از زندگی‌تان حذف کنید تا شادتر و رهاتر زندگی کنید.